شبی که خواست بره، چون خودشم توان گفتن کلمه خداحافظ رو نداشت، در آخر فقط گفت شب خوش، اما نمیدونست که با رفتنش شبه سیاه منو به جهنم سپید تبدیل کرده.

میخواهم راحت باشم ! بی جسارت ... بی خجالت ... درجواب چه خبرها،چشمانم راببندم وبگویم: " ناخوشی " 

چـه تـوهمـی هسـتی کــه بـا سـایۀ خـیالت تـمـام شـب را آفتابـی سـر کرده ام...

تعجب نكن كه ميروي و من سد راهت نميشوم من اگر برايت آن باشم كه تو برايم بودي ماندنت هيچ اشك و التماسي لازم ندارد  اما افسوس...

در روز گار رفته ببین چی سهم ما شد ...... از عاشقی تباهی ..... از زندگی مصیبت ..... از دوستی شکست ........ از سادگی خیانت.@

درد و دل برای یک نفر... چشمانم سفید شد! از راه نرسی مژه هایم هم سفید میشود

اخ چقد این شبا دلم تنگه چشام از گریه رنگ بارونه.گمونم تو زندگیت از من حتی یه خاطره هم نمیمونه

تنهایی یعنی:  توی سال به 2بار تعطیلیه، 6ماهه احتیاج داری!!!

ميـــدانم کـــه يـــک روز ... حـــواليِ يـــه هرگــــزِ بـــزرگــــ بــه هـــم خـــواهيــــم رسيـــد !!

من قصه ی بااوبودن را تا ابد اینگونه آغاز میکنم... یکی بود.. که هنوزم درخاطرم هست...

براي دوست داشتنت. . . آنقدر تند ميروم... كه دوربين تمام بزرگراه ها روي صورتم فلش ميخورند!!!

معــــمار ايــــن خيـــابـــون عاشــــق نبــــوده ... هــــر روز بــــي "تــــو" ميـــــرم از ايــــن پيـــــاده‌ رو ...

وقتـــی هنوزم هر روز؛یادِ خودت و حرفات میُفتم،و دلم برات تنگ میشه،از خودم بــــــــدم میـــــاد...!!!

کاشکی فقط یه بارِ دیگه از تهِ دل ذوق میکردم . . . از اونایی که قبلش تو گفتی: "دیوونه یِ من،فقط مالِ خودَمیااااا" . . .

.....من برایش میمردم ولی اون‏‏‏↳‏ تب نکردکه هیچ......‏ ‏↳‏ گفت من این حرفارازیادشنیدم....‏↳‏ برام عادی شده..........

روزی100 بار خداحافظی میکردیم اما افسوس معنای خداحافظی را زمانی فهمیدم که تو را به خدا سپردم......